خجیر و سرخه حصار روایتی از محیط بانی در یک قدمی تهران


قوچ و میش‌ یا کل و بز از دور دست‌ها در حال حرکت هستند حتی بعضا زیر گرمای آفتاب تازه طلوع کرده استراحت می‌کنند. اینجا پرواز پرندگانی چون عقاب بر قلمرو آسمانی صاف دیدنی است. منطقه‌ای صعب‌العبور است که گاهی با حرکت خودرو محیط‌بانان به دیواره‌های ماشین کوبیده می‌شویم. منطقه حفاظت شده «پارک ملی خجیر و سرخه‌حصار» از مناطق چهارگانه حفاظت شده تهران است که محیط‌بانان از حضور انسان در آن که غیرقانونی است، شکایت بسیاری دارند؛ محیط‌بانانی که با وجود تمام مشکلات معیشتی با جان و دل به حفاظت از این منطقه می‌پردازند.


به گزارش ایسنا، صبح زود به سمت «پارک‌های ملی خجیر و سرخه‌حصار» که بخشی از منطقه حفاظت شده جاجرود به‌شمار می‌رود و در منطقه ۱۳ تهران قرار دارد، حرکت می‌کنیم. قرارمان با مهدی مهدوی‌خواه – معاون اداره پاک ملی سرخه‌حصار – ساعت ۷ در اداره کل محیط زیست تهران است. راس ساعت می‌رسیم و پس از پیاده شدن از ماشین سوز سرما لرزه بر انداممان می‌اندازد.


محیط‌بانان پس از خوش‌آمدگویی ما را به سمت اداره‌ کل حفاظت محیط زیست استان تهران راهنمایی می‌کنند. ابتدا با چای گرمی از ما پذیرایی کرده و بعد ما را به سمت موزه حیات وحش اداره هدایت می‌کنند. موزه پر بود از تاکسیدرمی حیواناتی مانند بزکوهی، پلنگ، قوچ و میش که شکارچی‌ها شکار کرده بودند و محیط‌بانان با دستگیری شکارچی، حیوان را از دست آنان گرفته و آن‌ها را در موزه قرار داده بودند. موزه کوچکی است اما پر از چشمان مظلومی که نمی‌دانم شکارچی چطور دلش برای این چشم‌ها به رحم نیامده است.


پس از بازدید از موزه با همراهی مهدی مهدوی‌خواه، شکاری – فرمانده یگان پارک ملی خجیر، محمود شاه‌مرادی – رییس محیط‌بانان و مسئول پاسگاه محیط‌بانی و جولینی – محیط‌بان – سوار بر خودروهای محیط‌بانی برای گشت و بازدید در منطقه حرکت می‌کنیم.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


در راه شاه‌مرادی با دیدن کوهنوردی که در مسیر بازگشت است از حضور کوهنوردان در این منطقه ابراز ناراحتی می‌کند و می‌گوید: این‌جا پارک ملی است و حضور افراد ممنوع و به‌نوعی تخلف است. گاهی در قالب کوهنوردی وارد می‌شوند اما تفنگ به همراه دارند و شکار می‌کنند. بعضا نیز با حضور کوهنورد کنار آبشخورهای پارک، حیات‌ وحش به آبشخورهای خود نزدیک نمی‌شود حتی گاهی با روشن کردن آتش باعث آسیب به پارک ملی می‌شوند.


همچنین شاه‌مرادی درباره تعداد آبشخورهای ایجادشده و چشمه‌های طبیعی آب در پارک ملی سرخه‌حصار می‌گوید: ۱۳ چشمه و ۲۷ آبشخور در پارک ملی وجود دارد. آبشخور حیات وحش را با آهک و خاکستر ضدعفونی می‌کنند چراکه بهترین تمیزکننده است.


او اضافه می‌کند: ما نمی‌توانیم مانع ورود آنان شویم چراکه تعدادشان بسیار زیاد است. حتی تابلوی آهنی «ورود افراد متفرقه به پارک ملی ممنوع است» را از جای خود درآورده و برده بودند و یک تابلو چوبی نیز بود که آن را آتش زدند.


شاه‌مرادی وجود سگ‌های ولگرد در این پارک ملی را باعث آلوده کردن طبیعت می‌داند و می‌گوید: این سگ‌ها باید زنده‌گیری شوند چراکه بسیاری از آن‌ها بیمار هستند و با خوردن آب از آبشخور حیات وحش باعث تلف شدن کل و بزها و دیگر حیات وحش منطقه می‌شوند اما نه تنها اقدامی انجام نشده بلکه افرادی هستند که برای این‌ سگ‌ها غذا هم می‌آورند و باعث زیاد شدن جمعیت آن‌ها می‌شوند.


در راه با باغ و خانه‌های کوچکی درست در وسط منطقه حفاظت شده مواجه می‌شویم. به گفته شاه‌مرادی برخی باوجود جلوگیری از ساخت و سازها در منطقه ادعا می‌کنند که مالک شخصی هستند. او می‌گوید که حتی این خانه‌ها سند نیز ندارند.


هر چه اطراف را نگاه می‌کنیم هیچ حیوانی نیست و محیط‌بانان معتقد هستند چون هوا سرد شده تا وقتی آفتاب گرمای خود را بر منطقه نتابد حیوانات منطقه بیرون نمی‌آیند.


به گفته او در منطقه گونه‌های مختلف قوچ و میش، کل وبز، گرگ، شغال، کفتار و … داریم. تنها ۳۰۰۰ راس قوچ و میش و کل و بز همچنین ۷۰ تا ۸۰ راس آهو در منطقه وجود دارد.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


در همین حین تعدادی قوچ و میش را در تپه روبه‌رو می‌بینیم که به گفته شاه‌مرادی ‌می‌توانیم ۵۰ تا ۱۰۰ متر به آن‌ها نزدیک شویم اما تنها به قوچ و میش‌های همین منطقه می‌توان نزدیک شد چراکه در قوچ و میش‌ها در وسط منطقه وحشی هستند و از انسان فرار می‌کنند. در ابتدای جاده به علت حضور انسان و اینکه راه فراری از آن‌ها به علت ساخت و سازهای انسانی ندارند کمی اهلی شده‌اند.


خشکسالی بر منطقه حفاظت شده نیز تاثیر خود را گذاشته است و هر چه جلوتر می‌رویم بیشتر شاهد از بین رفتن پوشش گیاهی منطقه هستیم. به گفته محیط‌بانان در دو سه سال گذشته شرایط بهتر بود و امسال اوضاع کمی وخیم‌تر شده است البته ورود به پاییز نیز بی‌تاثیر در این خشکی نیست.


شاه‌مرادی به خشک شدن دو تا سه چشمه در منطقه به علت بی‌آبی اشاره می‌کند و می‌گوید: در کل منطقه خجیر و سرخه‌حصار ۱۲ تا ۱۳ تا چشمه داریم. حیوانات نیز راه تمامی چشمه‌ها را هم خود بلد هستند و هم به بچه‌هایشان یاد می‌دهند. بدین جهت آب‌رسانی دستی کار درستی نیست چراکه حیوان را اهلی می‌کند همچنین آب شهری کلر دارد و باعث تلف شدن حیوان می‌شود.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


بر بالای تپه‌ای بلند خودرو نگه داشته می‌شود. آفتاب بالا آمده و هوا کمی گرم‌تر شده است پس از پیاده شدن از ماشین‌ها محیط‌بانان دوربین‌های خود را در می‌آورند و در عرض چند ثانیه کل و بزها را در جایی می‌بینند که با چشم مسلح امکان مشاهده آن نیستند. سکوت عجیبی همه جا را گرفته است؛ سکوتی که امکان ندارد در شهر بتوانیم آن را تجربه کنیم. محیط‌بانان دوربین‌های خود را به ما می‌دهند تا ما نیز بتوانیم آن‌ها را ببینیم اما هرچه تلاش می‌کنیم، نمی‌شود. نه تنها کل و بزها را نمی‌بینیم بلکه چشمانمان از نزدیک بودن لنزهای دوربین‌هایشان درد می‌گیرد. تنها چند ثانیه می‌توانیم از صفحه مانیتور دوربین فیلمبرداری که روی آن‌ها زوم شده است، کل و بزها را ببینیم. محیط بانان حتی در محل دیگری می‌توانند با چشم مسلح و غیر مسلح قوچی را به همراه گوساله‌اش ببینند اما هر چه تلاش می‌کنیم حتی از طریق دوربین فیلمبرداری که همراهمان است، نمی‌توانیم آن‌ها را پیدا کنیم. جالب است که حتی تلاش می‌کنیم با قراردادن دوربین محیط‌بانان جلوی دوربین فیلمبرداری تصویر آن‌ها را ثبت کنیم اما باز هم نمی‌شود. این محیط بانان چشمانی عجیب دارند.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


کمی آن‌طرف‌تر روباه بسیار زیبایی را می‌توانیم بدون دوربین ببینیم که در حال حرکت است. به قدری با سرعت در عرض چند ثانیه مسیری را طی می‌کند که فکر نمی‌کنم ما می‌توانستیم آن مسیر را در کمتر ۱۰ دقیقه طی کنیم. پس از به نتیجه نرسیدن‌های بسیار برای دیدن حیات وحش تصمیم به حرکت برای رفتن به قسمت دیگری از منطقه گرفتیم. دوباره سوار شده و حرکت می‌کنیم.


به محض راه افتادن عقابی بر فراز آسمان از بالای سرمان رد می‌شود. در مسیر شاه‌مرادی به آبشخوری که برای حیات وحش ساخته بودند، اشاره می‌کند و می‌گوید که مسیر را از چشمه تا آبشخور را لوله‌کشی کرده‌ایم.


در حال حرکت و گفت و گو با محیط‌بانان هستیم که ناگهان در وسط جاده کل و بزهایی که از آبشخور در حال آب خوردن بودند با شنیدن صدای خودرو پا به فرار گذاشتند اما محیط‌بانان به‌سرعت خودروها را خاموش می‌کنند و جلوتر نرفتند تا باعث ترس بیشتر آن‌ها نشوند. در این بین به فصل جفت‌گیری آن‌ها اشاره می‌کنند که در آذر و دی‌ماه است و پس از پنج ماه در اردیبهشت زایمان می‌کنند و گوساله‌هایشان را به دنیا می‌آورند تا هم علف سبز باشد؛ هم آفتاب گرم.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


پیاده می‌شویم و باقی مسیر را پیاده می‌رویم تا از نزدیک آن‌ها را ببینیم. محیط‌بانان با اشاره می‌گویند قدم‌هایمان را آهسته‌تر برداریم تا صدای پا باعث فرار آن‌ها نشود. در سمت چپ بر نوک تپه‌ای بسیار بلند قوچی زیر آفتاب در حال استراحت است و در سمت راست نیز کل و بزها در حال خوردن علوفه هستند. بسیار آرام به آن‌ها نزدیک و مشغول تماشایشان شدیم اما حواسمان نیست که ذوق و اشتیاق خود را با صدای آهسته بروز دهیم. در همین حین با صدای صحبت ما شروع به حرکت کرده و دور می‌شوند اما باز هم آن‌قدر دور نرفتند و ایستادند.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


محیط‌بانان خودروها را آورند و دوباره سوار شدیم. شاه‌مرادی می‌گوید: محیط زیست نابود شده، اگر ما برویم دیگر چیزی از آن نمی‌ماند. محیط زیست را جوان‌های امروزی نمی‌توانند نگه دارند.


او در ادامه به اقداماتی که برای حیوانات زخمی منطقه انجام می‌دهند،‌اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر بتوانیم آن را برای مداوا می‌گیریم اما دست زدن به حیات وحش مساوی با مرگ اوست. معمولا مداوا ندارند چراکه اهلی نیستند.


پس از طی کردن مسیری کوتاه محیط بانان دوباره با دیدن تعدادی کل و بز خودرو را نگه می‌دارند. در این بین با فضای حصار کشی شده‌ای روبه‌رو می‌شویم که به گفته محیط‌بانان روستای همه‌سین( ده ترکمن، ترکمن ده) است که از قدیم و قبل از ثبت پاک ملی سرخه‌حصار در منطقه بوده است و مردم هنوز در آن زندگی می‌کنند. به گفته آن‌ها این روستا از مستثنیات پارک ملی است.


مهدوی‌خوان درباره این مستثنیات پارک ملی سرخه حصار می‌گوید: یکی از مشکلات ما در این منطقه و دیگر پارک‌های ملی همین مستثنیات است چراکه حقوق مالکانه مستثنیات مردم را نمی‌توان در نظر نگرفت. مشکلاتی هست که نه تنها در تهران بلکه در کل مناطق کشور و پارک‌های ملی حفاظت شده داریم. به عنوان نمونه بحث مستثنیات افراد است که حقوق مالکانه آن‌ها کاملا محترم است ولی خب باتوجه به اینکه ما در مناطق و حفاظت آن‌ها قوانین و ضوابطی را داریم متاسفانه این افراد اجازه ساخت و ساز را در محدوده پارک ملی ندارند و همین باعث تعارضاتی می‌شود. با توجه به اینکه ارزش زمین بالا رفته و حقوق مالکانه مردم دارای اهمیت است، آنان نیز به دنبال حفظ این اراضی هستند. این موضوع با طرح حفاظت از این مناطق دارای تداخل است. این بزرگ‌ترین مشکلی است که در برخی قسمت‌های منطقه داریم.


به گفته او اکنون ساخت و سازهایی نیز در قالب «طرح هادی» روستا در حال انجام است اما در خارج از این طرح اجازه هیچ‌گونه فعالیتی به آن‌ها داده نمی‌شود. محیط‌بانان به کلیه ساخت و سازها نظارت دارند و منطقه را پایش می‌کنند و اجازه ساخت و سازهای غیرمجاز را تحت هیچ شرایطی در محدوده مناطق حفاظت شده نمی‌دهند.


مهدوی‌خواه اذعان می‌کند: حرفی غیرمنطقی و غیرکارشناسی است که روستاها تاکنون هیچ آسیبی به پارک ملی سرخه‌حصار نزده‌اند چراکه در هر حال وقتی جوامع بشری در یک محدوده سکونت می‌کنند یکی از لازمه‌های زندگی‌شان توسعه است. توسعه خواه ناخواه رخ می‌دهد. معمولا «طرح هادی» هر ۱۰ سال یک بار الزام به بازنگری دارد ولی باتوجه به اینکه در منطقه شرایط خاصی وجود دارد عمدتا ما اجازه پیشرفت داخل مناطق‌مان را نمی‌دهیم، یعنی اگر «طرح هادی» خارج از مناطق تحت مدیریت و چهارگانه محیط زیست باشد، براساس چارچوب و ضوابط زیست محیطی بررسی و اعلام نظر می‌شود اما در داخل مناطق به هیچ وجه اجازه افزایش «طرح هادی» را نخواهیم داد.


در ادامه به بحث ساعت‌ و روزهای کاری محیط‌بانان و کادر یگان حفاظت پارک ملی خجیر و سرخه حصار اشاره شد. مهدوی‌خواه در این باره می‌گوید: محیط بانان علاوه بر ایام هفته در روزهای آخر هفته، ایام تعطیلات رسمی و حتی تا ساعات ۲۲ تا ۲۳ شب در حال حفاظت از مناطق هستند. به عنوان نمونه شاه‌مرادی که مسئول پاسگاه است بیشتر مواقع تمامی روزهای هفته به‌صورت ۲۴ ساعته در پاسگاه حضور دارد.


دربین صحبت‌هایی که محیط بانان با یکدیگر داشتند به مثالی اشاره شد که جان محیط‌بان به علت عدم استفاده درست از سلاح در خطر بوده است. در شبی محیط بان به‌تنهایی با یک شکارچی درگیر می‌شود که شکارچی اسلحه را به سمت محیط بان می‌گیرد و او را تهدید جانی می‌کند اما محیط بان اجازه شلیک به سمت شکارچی را ندارد. در چنین شرایط محیط بان با چه اطمینانی می‌تواند از سلاحی که به او داده شده است، استفاده کند؟ اگر استفاده کرد چه تضمینی وجود دارد که برای خانواده او و خود محیط بان از سمت شکارچی یا سازمان مشکلی ایجاد نشود؟


تمام این‌ها مواردی است که محیط بانان در منطقه با آن‌ها روبه‌رو خواهند شد نه در جریان زندگی روزمره و حتی نمی‌توان تصور این اتفاقات را کرد. اینکه فرد دارای سلامت روانی هست یا خیر و واکنش فرد را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. هنگام درگیری با شکارچی باید در لحظه تصمیم گرفت. به عنوان نمونه در جریان قتل برومند نجفی – محیط بان فقید کرمانشاهی- نمی‌توانستیم پیش‌بینی کنیم پدر شکارچی متخلفی که فوت شده چه عکس‌العملی را جلوی دادگاه نشان خواهد داد؟ برومند نجفی را به شهادت رساند و هنوز قاتل را نیز پیدا نکرده‌اند.


مهدوی‌خواه اضافه می‌کند: این موضوع مانند درس خواندن آکادمیک در فضای دانشگاهی است که اطلاعات خوبی را به درست می‌آوریم اما وقتی در شرایط قرار می‌گیریم مواردی که به‌صورت آکادمیک آموزش دیده‌ایم عملا کارایی لازم را ندارند. صرفا داشتن اطلاعات کافی نیست. تا زمانی که تجربه نکنیم، درس خواندن و کسب اطلاعات فایده نخواهد داشت.


مهدوی‌خواه ادامه می‌دهد: تجربه تک‌تک محیط‌بانان ما در برابر افرادی که صرفا تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی دارند هزاران برابر بیشتر است. به عنوان نمونه محیط بانان رد پای روی زمین را بر حسب تجربه می‌دانند برای چه حیوانی است، چه زمانی آمده و کی رد شده است حتی از روی رد موتور می‌توانند نوع آن و زمان عبورش را تشخیص دهند.


او در ادامه به درخت تاک کوچکی که از بین سنگی بزرگ بیرون زده است، اشاره می‌کند و می‌گوید: شاید سن واقعی این درخت به ذهن شما خطور نکند اما این درخت ۳۰۰ سال سن دارد و یک محیط‌بان به راحتی می‌تواند این موضوع را تشخیص دهد. گاهی دیده شده در زیر آن آتش روشن و بعضا شاخه‌های همین درخت را شکسته و به عنوان هیزم از آن استفاده کرده‌اند.


مهدوی‌خواه معتقد است: نماد اصلی سازمان حفاظت محیط زیست ماموران و محیط‌بانان آن هستند چراکه اگر آنان نباشند عملا منطقه‌ای برای حفاظت وجود ندارد که بخواهیم به اینکه پارک ملی و مناطق حفاظت شده است، افتخار کنیم. تمامی این مناطق نتیجه زحمات محیط‌بانان در طول سالیان متمادی است که با وجود شرایط مختلف توانسته‌اند آن را حفظ کنند. بسیار کمبود نیرو داریم به همین دلیل محیط بانان ما ده‌ها برابر بیشتر از استاندارد جهانی وظیفه حراست را انجام می‌دهند.


او ضمن اشاره به سختی‌های شغل محیط بانی به چندین مورد استخدام رسمی این شغل اشاره می‌کند که دوام نیاورده و استعفا داده‌اند. به گفته او تمامی محیط بانان به عشق و علاقه  در این شغل مانده‌اند.


شاهمرادی می‌گوید: کوهنوردان پاکوه را بالا می‌روند اما محیط بانان با دیدن شکارچی نه تنها پاکوه بلکه کل صخره و پرتگاه را برای گرفتن او شب و روز می‌دوند. ساعت ۳ نصف شب در گودال منتظر شکارچی می‌نشینیم و حتی آتش نمی‌توانیم روشن کنیم که شکارچی متوجه حضور ما نشود حتی هنگام تابستان و گرما احتمال حضور مار و عقرب زیر پایمان وجود دارد. حفاظت از محیط زیست یک کار تخصصی است و کار هر شخصی نیست.


مهدوی‌خواه به دیگر معضلات موجود در منطقه پارک‌های ملی خجیر و سرخه‌حصار اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی دیگر از از بزرگترین معضلات موجود در منطقه سگ‌های بلاصاحب است. این سگ‌ها بزرگترین مشکل را برای حیات وحش منطقه در زمان فصل جفت‌گیری و زایمان به وجود آورده‌اند. این موضوع نیازمند اتخاذ تمهیدات لازم است. باتوجه به اینکه شرایط پارک ملی به این شکل است که باید زیستگاه خاص حیوانات منطقه باشد اما در حال حاضر متاسفانه پای سگ‌ها و گونه‌های مهاجم نیز به منطقه باز شده است‌. به تبع حضور این حیوانات شاهد شیوع بیماری‌هایی در بین حیات وحش خواهیم بود. ما باید حضور گونه‌های غیر بومی را در مناطق تحت مدیریت خود کاهش داده و از بین ببریم.


دوباره سوار خودروهای محیط‌بانی می‌شویم و به سمت آبشخور حیات وحش موجود در منطقه حرکت می‌کنیم. پس از ۱۰ دقیقه رسیدیم. پیاده شدیم تا مسیری را پیاده طی کنیم. در طول راه درخت تاک دیگری را می‌بینیم که از درخت اول بسیار بزرگتر و زیباتر است. به گفته محیط‌بانان بیش‌ از ۱۰۰۰ سال سن این درخت است.


وی به گیاهی اشاره می‌کند که همچون انبوهی از چوب است و می‌گوید: به این گونه “کاروان‌کش” می‌گفتند چراکه در گذشته کاروان‌ها در مسیر برای گرم شدن به علت حجم چوبی که این گونه داشت آن را آتش می‌زدند اما در عرض پنج دقیقه آتش آن تمام می‌شد و کاروان یخ می‌زد.


کمی جلوتر با لوله‌ آبی مواجه شدیم که از مسیر خود به سمت آبشخور جدا شده است و آب آن در حال هدر رفتن است. دراین باره مهدوی‌خواه می‌گوید: متاسفانه برخی گردشگران در پارک ملی توجهی به طبیعت ندارند. زمانی که وارد طبیعت می‌شوند در راستای رفع نیازهای خود باعث تخریب مسیرهای آبشخور حیات وحش می‌شوند. مسیر لوله‌گذاری که از چشمه تا آبشخور جهت تامین آب حیات وحش منطقه بوده است را تخریب کرده‌اند. ما همه روزه با این موضوع مواجه هستیم و این تخریب باعث می‌شود که آبشخورها آب کافی برای حیات وحش منطقه را نداشته باشند. همچنین شاهد هدر رفت آب نیز هستیم.


وی افزود: همکاران ما آبشخورها را برای جلوگیری از شیوع بیماری در حیات وحش آهک‌پاشی و نظافت می‌کنند اما متاسفانه همین اقدام باعث شده اکنون آبشخور آب نداشته باشد و حیوان به جای این آبشخور به سمت آبشخور دیگری حرکت کند.


به سمت آبشخور حرکت می‌کنیم اما باز هم با معضل دیگری ناشی از حضور گردشگران مواجه شدیم. محیط بانان برای حیات وحش در کنار آبشخورها سنگ‌های بزرگ نمک را قرار می‌دهند اما گردشگران سنگ نمک را جابه‌جا کرده و در فاصله حدودا ۳۰۰ تا ۵۰۰ متری از آبشخور انداخته بودند. شاه‌مرادی درباره این موضوع می‌گوید: حیوانات هنگام آب خوردن از آبشخور به این سنگ زبان می‌زنند اما گردشگری که لوله آب را جدا کرده بود این سنگ نمک را نیز از آبشخور دور کرده بود.


شاه‌مرادی درباره لزوم ارائه دستورالعمل یا نصب تابلو در کنار مواردی مانند کارکرد همین سنگ نمک می‌گوید: معمولا ما هر گردشگری را ببینیم به او تذکرات لازم را می‌دهیم حتی بعضا تابلوهایی نصب کرده‌ایم که متاسفانه آن‌ها را از جا در آورده‌اند چراکه معتقدند پارک ملی برای مردم است و باید از آن استفاده کنند. ۷۰ درصد کوهنوردان این تابلوها را ازبین می‌برند البته بسیاری از آنان طبیعت‌دوست هستند حتی زباله‌های منطقه را جمع‌آوری یا آبشخورها تمیز می‌کنند. تعداد این افراد بسیار اندک و محدود است. برخی افراد نیزدر قالب کوهنورد و طبیعت‌گرد به منطقه خسارت وارد می‌کنند.


به آبشخور مورد نظر رسیدیم و مهدوی‌خواه ضمن اشاره به آبشخور توضیح داد: این آبشخورها را ماموران ما در محدوده پارک و در راستای تامین آب مورد نیاز حیات وحش ایجاد کرده‌اند. آب داخل این آبشخور بهترین آب برای حیات وحش است چراکه نظارت کامل بر نظافت اطراف آن می‌شود و آهک‌پاشی مناسب وجود دارد. اگر کوچک‌ترین مشکلی برای حیات وحش ما ایجاد شود تبعات آن از بین رفتن کامل حیات وحش داخل منطقه ما خواهد بود.


او باتوجه به خشکسالی موجود درباره افزودن تعداد آبشخورها و تامین آب آن‌ها توضیح داد: در صورتی که شرایط بسیار حاد باشد تامین آب خواهیم کرد. امسال به علت خشکسالی سه چشمه در سرخه‌حصار خشک شد. با فعال کردن دیگر چشمه‌ها و افزودن به تعداد آبشخورها هنوز به مشکل جدی برخورد نکرده‌ایم.


وی درباره نیاز به اعتبار بیشتر برای این کار می‌گوید: اعتبار نیاز هست اما وقتی خشکسالی باشد و آب نباشد، کاری نمی‌توان کرد چراکه در دل منطقه دسترسی‌ها نیز بسیار محدود است و آبرسانی بدون تانکر و خودرو امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان در پارک جاده‌سازی کرد. به عبارتی نباید طبیعت را دستکاری کرد.


مهدوی‌خواه در این میان تاکید می‌کند: یکی از بزرگترین افتخارات ما در محدوده پارک ملی سرخه‌حصار این است که همکاران ما آب‌رسانی دستی نداشته‌اند حتی امسال باتوجه به خشکسالی تمامی چشمه‌هایی که مقدار آب‌دهی آن‌ها کم شده بود را احیا کردند و لوله‌گذاری‌های لازم نیز انجام شد. به علت شرایط خاص چشمه‌ها در منطقه و کوهستانی بودن آن باید تجربه کافی را در خصوص افزایش آب یک چشمه و احیای آن داشته باشید تا بدانید چطور اطراف چشمه را بکیند و لوله‌گذاری کنید. امسال با همت محیط‌بانان در پارک ملی سرخه‌حصار برای تامین آب حیات وحش مشکلی نداشتیم اما این موضوع نیازمند بازنگری و تامین اعتبار بیشتر است.


محیط‌بانان لایروبی چشمه و آبشخورها را با دست انجام می‌دهند چراکه با ماشین‌هایی مانند لودر باعث آسیب منطقه خواهند شد. شاه‌مرادی درباره این موضوع می‌گوید: کوچک‌ترین اشتباه در لایروبی به کلی مسیر چشمه را تغییر می‌دهد. زاویه‌ کلنگ‌زنی و مکان ایجاد چاله نیازمند یادگیری آن است چراکه در غیر این صورت مسیر آب گم می‌شود.


شاه‌مرادی خاطرنشان می‌کند که امسال اگر بارندگی قطعا چشمه‌ها خشک خواهند شد. قطعا سال آینده کمبود گیاه -خوراک حیوانات- را خواهیم داشت و ۹۰ درصد چشمه‌ها خشک می‌شوند. صد درصد نیاز به آبرسانی دستی خواهد بود و اگر نباید همه حیوانات از بین می‌روند. حتی شاید مجبور شویم دوباره آبشخور را در یک شیب پایین‌تر بسازیم که آب با همان فشار کم به حیوان برسد.


مهدوی‌خواه نیز تاکید می‌کند که شرایط سختی را در پیش خواهیم داشت. همچنین به اهمیت محل احداث آبشخور اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر آبشخور را زیر درخت بسازیم حیوان اصلا به سمت آن نخواهد رفت چراکه هنگام آب خوردن باید هر چهار طرف خود را ببیند. اگر نقطه کور داشته باشد به علت ترس از مخفی شدن حیوان درنده زیر درخت و نقطه کور محال است که از آن آبشخور آب بخورد.


وی درباره تبخیر آب آبشخور در پی تابش آفتاب به علت باز بودن فضای دور آن برای حیات وحش می‌گوید: چون آبشخورها از طریق لوله‌گذاری‌ به یکدیگر متصل هستند، انرژی خورشید آنقدر در تبخیر آب تاثیرگذار نخواهد بود.


آقای شاه‌مرادی می‌گوید که تمام تفریح من تمیز کردن این آبشخورها برای حیات وحش است. پس از تمیز کردن با نشستن در ارتقاع و بلندی از دیدن حیات وحشی که از آبشخورهای تمیز شده آب می‌خورند لذت می‌برم.


وی درباره آب خوردن حیات وحش از آبشخور می‌گوید: فاصله آبشخورها در این قسمت منطقه کم است اما اگر حیوان با رفتن کنار سه آبشخور به هر علتی احساس خطر کند، آب نمی‌خورد و به ارتفاع می‌رود تا فردا. میش‌های مولد که بره شیر می‌دهند باید حداقل روزی دو بار آب بخورند. در برخی قسمت‌های منطقه دو آبشخور حدود ۵ تا ۶ کیلومتر با هم فاصله دارند. اگر کنار یکی از آن‌ها شکارچی یا گردشگر باشد حیوان به‌طور قطع آن روز اصلا آب نمی‌خورد. بیشتر میش‌های مولد دوقلو دارند. اگر این حیوان دو روز در میان آب بخورد، شیردهی‌اش کم خواهد شد و به‌طور قطع یکی از بره‌هایش تلف می‌شود.


پس از بازدید از آبشخور در همان نزدیکی جولینی با وسایل اندکی که در اختیار داشت یک چای هیزمی برایمان آماده می‌کند که خستگی را از تنمان به در می‌کند سپس به سمت آخرین مقصد از بازدید امروز راه افتادیم. حدود یک ربع در راه سنگلاخ و پر پیچ و خمی راه پیمودیم. گاهی  احساس می‌کردم خودرو تنها بر دو چرخ به سمت راست یا چپ راه می‌رود. در راه از فرصت اندک باقی‌مانده استفاده می‌کنیم و با جولینی و شاه‌مرادی کمی از خاطراتشان در درگیری با شکارچیان صحبت می‌کنیم. آنان می‌گویند در درگیری با شکارچی تنها تیراندازی در فاصله ۱۰۰ متر و کمتر حق را به محیط بانان می‌دهند.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


جولینی می‌گوید که درد ما همین است شکارچیان تفنگ‌های دوربین‌داری دارند که از تفنگ ما خیلی پیشرفته‌تر است. تفنگ‌های ما برای زمان جنگ است که مثلا یک متر اختلاف دارد. ما باید از کمر به پایین شکارچی را نشانه بگیریم و پای او را نشانه می‌گیریم اما به سینه او برخورد می‌کند.


شاه‌مرادی می‌گوید که باید قانون به‌کارگیری سلاح را بلد باشیم. بسیاری از ماموران که در شهرستان‌ها کشته می‌شوند یا قانون کار مانند چگونگی در کمین نشستن، برخورد با شکارچی و دستگیری او را بلد نیستند یا قانون به کارگیری سلاح را نمی‌دانند. به عنوان نمونه فاصله تیراندازی را نمی‌دانند. ما ضابط قضایی هستیم و کلاس می‌رویم و دوره می‌گذرانیم.


محیط‌بانان درباره فصل شکار و حضور شکارچیان می‌گویند که آبان و آذر دقیقا در زمان جفت‌گیری حیات وحش آن‌ها را شکار می‌کنند چراکه چاق هستند. شکارچیان معمولا شب در ارتفاعات، دره و زیر صخره کمین می‌کنند، شکار را می‌زنند و دوباره شب می‌روند. رفت و آمدهای آنان شبانه است.


به گفته آن‌ها حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ گونه گیاه در پارک ملی سرخه‌حصار وجود دارد که اگر امسال بارندگی نباشد تمامی آن‌ها نابود خواهند شد.


تاکنون حیات وحش براثر خشکسالی ازبین نرفته‌اند. امسال حیات وحش نسبت به سال گذشته نیز بیشتر هستند. شاه‌مرادی درباره چگونگی سرشماری حیات وحش می‌گوید: در ارتفاعات به ۱۰ گروه دو تا سه نفری تقسیم می‌شویم و با دوربین آن‌ها را می‌شماریم. حتی می‌توانیم سن آن‌ها را تخمین بزنیم واز همدیگر تشخیص دهیم.


به یکی از مرتفع‌ترین نقاط پارک ملی سرخه‌حصار رسیدیم. تا به‌ حال تهران را با چنین اندازه عظیمی ندیده بودم. آسمان‌خراش‌ها به اندازه یک نقطه هستند اما از تعداد آن‌ها ترسی به دلم افتاد گویی تهران با ساختمان‌های کوتاه و بلند فرش شده‌اند اما در عین حال کمی آن طرف‌تر یکی از زیباترین صحنه‌ها را دیدم. قله دماوند پوشیده از برف در فاصله نزدیکی از ما قرار دارد. به‌قدری زیبا و نزدیک است که احساس می‌کنم قله را فتح کرده‌ام.


«خجیر و سرخه حصار» زیر ذره‌بین محیط بانان


در همین بین شکاری درباره اصلاح قانون حفاظت از محیط بانان باتوجه به نزدیک شدن به فصل شکار و حضور گسترده شکارچیان برایمان توضیح می‌دهد: ما ضابط قضایی هستیم و با استفاده از قانون به‌کارگیری سلاح از سلاح‌های خود استفاده می‌کنیم. همچنین اخیرا طرح حمایت از محیط بانان در مجلس مطرح است که با پیگیری مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست به نتایج خوبی نیز رسیده است. اگر فرهنگ‌سازی و مشارکت مردمی درباره محیط زیست و حیات وحش در جامعه انجام شود، به موضوع استفاده از سلاح برای ما نیز کمک می‌کند چراکه وظیفه ما انتقال محیط زیست به نسل‌های آینده است. با این دو اقدام شاهد درگیری کمتری بین محیط‌بانان و شکارچیان خواهیم بود.


وی تاکید می‌کند که البته طبق قانون محیط زیست ورود به پارک‌های ملی و مناطق حفاظت شده ممنوع است.

منبع خبر: خبر گزاری ایسنا